loading...
مشهد پاتوق | پاتوق سرگرمی و تفریحی | تفریحی سرگرمی | سایت تفریحی سرگرمی | اس ام اس | اس ام اس جدید | کد پیشواز | چت روم|
Mr_mahm00d بازدید : 59 پنجشنبه 05 تیر 1393 نظرات (0)

داستانک جدید و خواندنی ” اندکی صــبــر “

داستان کوتاه

دم در بزرگ دادگاه که رسید حس بدی همه ی وجودش رو فرا گرفت.

شاید نباید اینقدر تند می رفت.شاید بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد.یاد آخرین روز دعواشون افتاد.اون روزها خیلی کم طاقت شده بود.

به خاطر مریضی فرهاد ،پسرعموش ،خیلی ناراحت بود.فرهاد پسر عموی بزرگش بود که مدتها پیش وقتی در رقابت با کامران سر خواستگاری از نرگس برنده نشد،سفر به خارج رو به موندن تو ایران ترجیح داد و حالا برگشته بود و هیچ کس از برگشتن و مریضی اون خبر نداشت.نرگس تنها کسی بود که در خفا پرستاری فرهاد رو هم می کرد.

 

دکترا آب پاکی رو دستش ریخته بودن.نرگس خوب می دونست که دیگه چیزی به غروب زندگی فرهاد نمونده ومردد بود که چطور باید این خبر رو به عمویی بده که بعد از مرگ پدرش براش پدری کرده بود.

...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 187
  • بازدید ماه : 175
  • بازدید سال : 1,928
  • بازدید کلی : 13,675
  • کدهای اختصاصی